منشاء جمهور

مردم همچون حروف الفبا هستند که با آموزش (چه در خانواده مدرسه و یا دانشگاه و….) با آنان کلمه ساخته می شود و سیاستمداران با این کلمات جمله می‌نویسند آیا انقلاب ما که با مردم جمله ی استقلال آزاد جمهوری اسلامی را نوشته، محقق شده است؟ یکی از راه‌های بی بدیل رسیدن به برابری و

یکی از راه‌های بی بدیل رسیدن به برابری و عدالت “جمهوری” است که ابزار تبلور آن انتخابات است لذا مشارکت “مظهر عینی” مردم سالاری دینی است وهدایت در مرحله ی بعد قرار دارد .در دوره شاه مردم را در نفسانیات و فساد و آزادی‌های جنسی سرگرم نموده بودند وجمله ای که با آنان نوشته شده بود ….ترس تسلیم وتصلیب حیوانیت بود……تا مالکیت قدرت و ثروت را انحصاری داشته باشندبرای همین با آگاه سازی “امام” مردم آزارهای جانی را هم پذیرفتند تا به آزادی راستین وبرابری برسند.

لذا “جمهوری “لازم آمد اما”جمهوری” به تنهایی تضمین کننده ی برابری وعدالت نیست زیرا سرمایه داران مانندآنچه درغرب است در دراز مدت با پول وتبلیغات عمال خودشان را به مجلس فرستاده تا بوسیله آنهاقوانینی وضع شود که تضمین کننده وحافظ انحصارقدرت وثروت سرمایه داران باشدو ازیک طرف ،تبعیض ها وفسادراقانونی نمایند واز طرف دیگر فقررا. لذا به “منشاء جمهور” نیازداریم تا هم ورودی به مجلس راکنترل کند وهم قوانین خروجی از آن را. مثل شورای نگهبان… البته گاهی شهرام جزایریهایی هم نفوذ پیدامیکنند ویاآن ۱۸ نمایندگانی که به نفع رژیم صهیونیستی رای کبود دادند لذا “منشاءجمهور” باید پاک و باصلابت باقی بماند البته شاید بگوییداین نقطه ای عالی برای نفوذ ویا تخریب توسط دشمنان است واز آن صرف نظر نخواهند کرد؟ می گوییم برای همین قدرت ولایت لازم است.

شاید عده‌ای بگویند” منشاءجمهور”در اختیارشورای نگهبان قرار گرفته و قدرت را بین خودشان دست به دست می‌کنند؟ در حالی که اصلاً چنین نیست شورای نگهبان در کل کشور گسترده شده و درهرشهر وحتی روستانیز نیرو و هم معتمدینی دارد تا مطمئن شود ظالمین، مفسدین و نفوذی‌ها و… به محل قانونگذاری راه نیافته تا نتوانند برابری‌ها و آزادی‌های مردم را سلب ،مصادره ویا منحرف نمایند. “منشاء جمهور” تضمین کننده برابری قدرت و ثروت برای همه مردم حتی در تمامی استان‌ها است و… و اما منشأ دیگر جمهور خود “مجلس” است که البته ضمن تلاش ها ومصوبات اساسی بسیار خوب متاسفانه گاها در تضاد با برابری‌ها، قوانینی ناامید کننده وضع می نماید مثلاانحصاری نمودن ثبت نام مجلس و ریاست جمهوری.

مثل قوانین شرایط سنی و مدرک تحصیلی.. که در تضاد با برابری‌های اجتماعی می‌باشد. ” ولتر”یکی از تئوریسین های انقلاب فرانسه می گوید؛«اگر مردم مالکیت {زمین}داشته باشند قیام نمی کنند» ضمن توجه ویژه به مسکن سازی اما یادمان نرود امروزه پیش تر،مالکیت درقدرت وثروت برای مردم جهان مهم است.یکی از راههای بدست آوردن این دو، انتخابات است اگرمردمی حتی اندک امیدی در آن داشته باشند مشارکت کرده واز آن مراقبت می نمایند برای همین شرط مدرک تحصیلی وسن و… برای کاندیدا شدن ، در دراز مدت به مشارکت ضربه ی ناخوشایندی می زند. گاهی شیخوخیت و اقتدار مردان کهنسالی عملی را انجام می‌دهد و مردمی را به خروش می‌آورد که ده ها دانشمند جوان توان انجام آن را ندارند مردم در هر سطحی باید امید به مالکیت در قدرت وبرابری وحتی تا تخیل آزاد در مورد بدست آوردن آن رانیزداشته باشند تا بیشترهمراه شوند .خروجی مجلس غیر شرطی از سن و مدرک تحصیلی و… هرچه که باشد باعث تربیت مردم می‌شودلذا خودمردم در آینده انتخاب‌های بهتری خواهند داشت .

ضمن اینکه آیا مصوبات مجلس فوق لیسانسها ازمصوبات مجالس قبلی بهتربوده است؟ در حالی که کارشناسان زبده شورای نگهبان ومجمع تشخیص مصلحت نظام کنترل کننده ی آنند؟؟ امروزدر کل حکومت‌های مردم سالار بیشتر در صلح و امنیت هستند تاحکومت‌های سلطنتی زیرا سلاطین چون مقبول مردم نیستند کمتر کسی برای افتخاربه آنان جان می دهدلذا در صورت حمله به کشور کمتر کسی حاضراست به خاطر آنها کشته شود اما حکومت‌های دینی که مردم بدان‌ها باور دارند مردم با افتخار برایشان جانفشانی می‌ کنند. هشت سال دفاع مقدس رو ببینید. شخصیت برگرفته است از تصورات، افکار و اندیشه‌های هر شخصی یا یک دین و..است که از خود داردوبروز می دهد لذا چون مجرد از جسم است این شخصیت می‌تواند پس از مرگ هم در جامعه حضور داشته و یا حاکم باشد مثل نهج البلاغه مثل خود اسلام ویا قران جسم نیست که با مرگ یا سوزاندن از بین برود ولو زیبا باشد این شخصیت اندیشه است و نور است که باقی می‌ماند.

این از شخصیت والای اسلام ناب وائمه اطهار(ع) است که مردمان را بسوی خود جلب وجذب می نماید وشیعه وسنی را درزیر چترخود گردهم آورده .واگردرزمانی حاکم مردمی نشودامابرمردم دیگر شناخته وبه راس آورده خواهدشد.اگر مراقب آزادی‌های هر کشو ری باشیم که قانون تضمین کننده آنست آنگاه حقیقت جمهوری اسلامی از خودش مراقبت خواهد کرد و خود حقیقی مردم دنبال رو این شخصیت خواهندبود نه خود نیازمند مردم . باید دانست آزادی درتضمین برای یافتن معرفت و حقیقت است .عده‌ای آزادی را رهایی در امیال و گناه می‌پندارندگناه لذت آنی ونتیجه وخیم بزرگی دارد .حکومت‌های سرمایه‌داری مردم راتا دهه ۵۰ سرکوب می‌کردند و از آن تاریخ تاهم اکنون سرگرم می‌کنند یکی از ابزارهای اساسی سرگرمی مردم بعد غرایز حیوانی به نام آزادی جنسی، مشروب، قمار ،فساد …این‌هاست تا همواره قدرت و ثروت را در دست خود داشته باشند..مقصود اپوزسئون خارج نشین هم از آزادی همین است. لذا عده ای از مردم را بافریب برای برابری وآزادی به خیابان‌ها آورده تا بتوانند هم آزادی غیرمشروع وهم ثروت غیر مشروع که تضمین کننده انحصاری قدرت غیرمشروع برای آنان است را داشته باشند لذاوقتی حقیقت اشتباه فرض شد مرم برمی خیزند.

در نگاه استکباری درسیاست ،جوانمردی و شرافت معنا ندارد مهم میزان کسب قدرت ، ثروت ویامنافع است. لیکن این شخصیت والا وانسانی انقلابیون وروح بلند آنان مثل ولایت است که به آزادی وبرابری های… واقعی اندیشیده وبرای استقرار آن شب وروز نمی شناسند زیرا دریافت حقیقت ما را به چگونگی خدمت به همنوعانمان و درک درست مسئولیت داشتن رهنمون می‌سازد با تخریب وجستجوی برای تخریب،شادکامی جمعی به دست نمی‌آید مگر با خدمت است که در جامعه تبلور می‌یابد. دوره ی شاه که این فسادها بود.امامردم با انقلاب از قوانین سست و تبعیض آمیزسلطنتی عبور وخواستار اجرای قوانین خداوند برای رسیدن به عدالت بهتر و رستگاری جمعی شدند.

البته خطری که از سوی اراده اکثریت، آزادی را تهدید می‌کند بسیار ناچیزتر است از خطری است که از سوی جامه سلطنتی است که آزادی‌های انسانی و برابری ها را تهدید می‌کند.آزادی واقعی‌تر از برابری است اما حداقل برابری در فرصت رسیدن به امیدها و آرزوها باید وجود داشته باشد چه برای زن و چه برای مرد و الا آیابرابری کامل ممکن است.؟ سوال را مجدداً تکرار می‌کنم آیا به اهداف جمله‌ای که با مردم نوشتیم استقلال آزادی جمهوری اسلامی رسیده‌ایم؟ بله ما سلطه و سلطه‌گر را نابود کردیم وبه استقلال از دست اجانب رسیدیم و آزادی‌های معقول وبرابری نسبی را به دست آورده‌ایم هرچند که هنوزراه داریم .

اما در بعد اقتصادی زمانی کشور ۳۶ میلیون جمعیت داشت بافروش ۳ میلیون بشکه نفت وفقر وسیع وامکانات ناچیز اما امروزدر جنگ گسترده اقتصادی با میانگین روزی یک ونیم میلیون بشکه نفت وبااقتصاد بدون نفت ، تامین کردن انرژی، نان، آب ،گاز ،برق و..برای ۸۸ میلیون نفرکارساده‌ای نیست آموزش، بهداشت، رفاه عمومی،امنیت، حفظ تمامیت ارضی کشور، پیشرفت‌های هسته‌ای،هوافضا ،سلول‌های بنیادین،بدست آوردن بهترین دانش‌های روزومدرن شدن ، ابرقدرتی منطقه کارستان مهمی است ایرانیها سالانه معادل دویست میلیون بشکه نفت،انرژی مصرف می کنندیعنی چندبرابرچین.. ما درجمهوری اسلامی با شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی چه در بعد بین الملل و چه در داخلی دنبال رو آزادی از ستم و… رهایی درعدالت و برابری کامل مردمان بوده وهستیم .

ای کاش آقای رئیسی ۱۰ نفر بود روزها به سختی کار می‌کند و شب‌ها برای یاری ازخداوند تضرع می‌نماید آنوقت عده‌ای بی‌انصافانه این صداقت وعملکردهای ایشان را به طمع قدرت ،تخریب می‌نماید آقای رئیسی بچه مستضعف ایست که به خوبی تمامی مردمان را در هر طبقه‌ای درک می‌کند و برای رفاه وسعادت جمعی آنان شب و روز نمی شناسد. من زبانی گویا برای تشکرودستی توانابرای جبران خدماتت ندارم ولی چشمانی گاهی گریان وقلبی کوچک دارم که همواره برای سلامتی تو وشکوه وعظمت روح تو دعا می‌کنند.به قول ما جنوب شهری ها “دمت شما گرم”